همانطور که رستوران داران می دانند راه اندازی رستوران اصلا کار ساده ای نیست. در کنار دو موضوع مهم یعنی داشتن برنامه ای قوی برای کسب و کار و نیز یافتن محلی مناسب برای رستوران، کارهای زیاد دیگری می بایست انجام شود. علی رغم وجود این موانع و سختی ها برای راه اندازی رستوران، نزدیک یک میلیون رستوران فقط در ایالات متحده وجود دارد. این آمار نشان از رشد سریع این صنعت در دنیا می دهد. بنابراین برنامه لازم برای شروع یک کسب و کار که در ابتدا به تلاش های بسیار زیادی نیاز دارد چیست؟
جدای از باز کردن یک مغازه در صنعت 800 میلیارد دلاری و پر سود، رستوران داران اغلب با اهداف و علایق بزرگ برای این کار انگیز پیدا می کنند. اهدافی مانند داشتن حس قوی نسبت به جامعه خود، ایجاد رفاه برای خانواده، ایجاد فرصت های جدید و از همه مهتر علاقه علاقه علاقه.
همانطور که در بالا به آن اشاره شد زمان کاری طولانی، داشتن روابط اجتماعی و مدیریت مسائل اقتصادی رستوران، زندگی صاحب رستوران را آشفته می کند. در این مطلب می خواهیم برای آنکه درک بهتری برای کسانی که قصد راه اندازی رستوران را دارند مطلبی را منتشر کنیم تا با علایق رستوران داران دیگر آشنا شوید. برخی از مصاحبه با رستوران داران در خارج از کشور در مورد اینکه چگونه علایق آن ها باعث شد تا این شغل را انتخاب کنند را در زیر برای شما آورده ایم :
- به دلیل فرصت داشتن
آدام تالبرت که یک رستوران دار است می گوید من راه اندازی رستوران نمودم چون همیشه علاقه داشتم که در صنعت رستوران وارد شوم و فکر می کردم خلائی در صنعت رستوران داری وجود دارد که من می توانم آن را پر کنم.
نیک ون آرسدل رستوران دار دیگری است که می گ.ید من رستورانی را راه اندازی کردم چون تمام عمرم از کودکی تا الان در رستوران کار می کردم و زمانی رسید که فکر کردم خودم می توانم یک رستوران داشته باشم.
- به خاطر خانواده
آدام الیور که با شریک خود یک رستوران راه اندازی کرد می گوید من رستوران را باز کردم چون می خواستم برای خانواده ام ارث بزرگی به جا بگذارم. گرگ سیسون نیز در این باره می گوید هدف من از راه اندازی رستوران این بود که نمی توانستم کیک مورد علاقه همسرم را پیدا کنید. او می گوید باور کنید که من بسیار تلاش کردم.
- به خاطر جامعه
لیگان هاستلر در مورد راه اندازی رستوران می گوید که من می خواستم به جامعه خود چیزی اضافه کنم که مردم به داشتن آن افتخار کنند. ترزیتا هارادورا در این باره می گوید که من رستورانم را باز کردم چون می خواستم غذاهای خوشمزه فیلیپینی را به جامعه خود معرفی کنم. دختر من برای سال ها در صنعت رستوران بوده است و من با خود فکر کردم که می توان از استعداد و مهارتش برای رسیدن به این مقصود استفاده کرد.
جک جاکوبسون درمورد هدفش از راه اندازی رستوران می گوید برای اولین بار رستوران مان را راه اندازی کردیم چون ما خدمت کردن به مردم را دوست داشتیم. ما پیشرفت رستوران را دوست داشتیم و آن را فرصتی برای کسب درآمد و انجام آنچه که دوست داشتیم قلمداد می کردیم. کیم ویلیامسون گفت من رستوران باز کردن تا با ایجاد آن مردم را خوشحال کنم.
ما می دانیم که باز کردن یک رستوران به سادگی قدم زدن در یک پارک نیست اما به این دلیل که همه نسبت به غذاها نظرات خود را دارند بعضی وقت ها داشتن این شغل این حس را متدابر می کند که هیچ کس قدردان نیست.
همانطور که در جملات رستوران داران دنیا خواندید هر شخصی ممکن است به دلایل متفاوتی رستورانی را راه اندازی کرده باشد. یکی برای نیاز جامعه، یکی برای خانواده و یکی برای درآمد بیشتر. اما نکته ای که بسیار حائز اهمیت می باشد این است که شما باید برای راه اندازی رستوران علاقه و اشتیاق را در وجودتان احساس کنید. رستوران داری اصلا شغل ساده و حتی متوسطی نیست. شاید بتوان برای یک رستوران خیلی کوچک گفت شغلی سخت است اما برای رستورانی بزرگ بسیار سخت تر و پیچیده تر است. اگر علاقه نباشد، اگر شور و اشتیاق نباشد، در همان سال های اول دلسرد می شوید و شاید یک تجربه بد را پشت سر بگذارید.
بنابراین اگر هدف دارید، اگر علاقه دارید و اگر هیجان را دوست دارید شما برای این شغل مناسب هستید.
